بدین سان، تو افتخار تمامی دنیا را بدست خواهی آورد
باشد که معجزه شکرگذاری درهای دنیای نوینی را بر تو بگشایدو برای تمامی سالهای زندگی ات شادمانی به ارمغان آورد. این خواسته ی قلبی من برای تو و تمامی جهان است.
کتیبه امرالد(3 تا 5 هزار سال قبل از میلاد)
چندان که دست به نگارش کتابی تازه میزنم ، آفرینش به عنوان چیزی نشاط آور و در عین حال یگانه و منحصر بفرد آغاز میشود. تنها کیهان و من هستیم. سپس این محدوده رفته رفته گسترده تر میشود. افراد بیشتر و بیشتری را در بر میگیرد، تمامی آنهایی که دانش و چیره دستی خود را به اشتراک میگذارند تا آنگاه که سرانجام شما کتاب جدید را در دستتان بگیرید. این افراد بخشی از حلقه ی پیوسته بالنده ی آفرینش هستند که اجازه داده اند "معجزه ی شکرگزاری" به شما برسد.
با ژرفترین سپاسگزاریها از کسانی که در طول سده های گذشته حقایق زندگی را کشف کردند و آنان که نوشته هایشان را برجای گذاشتند تا ما در زمان مناسب با تیزبینی کشف شان کنیم. لحظه ای که به گونه ای وصف ناپذیر زندگی را دگرگون میکند، لحظه ای که ما چشمی برای دیدن داریم و گوشی برای شنیدن.
آیا معجزه ی شکرگزاری را باور دارید؟
کسانی که به معجزه شکرگزاری اعتقاد ندارند آنرا نمی یابند. روالد دال(نویسنده)
زمانی را به خاطر آورید که بچه بودید و زندگی بهت و حیرت شما را بر می انگیخت. زندگی حیرت انگیز به نظر میرسید و کوچکترین چیزها شما را به طور کامل شگفت زده می ساخت.
نشستن شبنم روی چمن، پرواز پروانه ها یا هرگونه برگ یا سنگ ناآشنا شما را شیفته ی خود میکرد. وقتی یکی از دندانهایتان می افتاد به وجد می آمدید، چرا که این بدان معنا بود که آن شب فرشته دندان به سراغتان خواهد آمد. در آن دوران، روزها را برای فرارسیدن شب کریسمس میشمردید! با این وجود نمیدانستید که بابانوئل چگونه میتواند در یک شب به سراغ تمام بچه های دنیا برود و شگفتا که هیچگاه هم شما را فراموش نمیکرد.
گوزن شمالی میتوانست پرواز کند، آنجا که فرشته ها در باغ بودند، حیوانات خانگی به انسانها می مانستند، اسباب بازیها شخصیت داشتند، رویاها به واقعیت میپیوست و شما میتوانستنید ستاره ها را لمس کنید. قلب شما از شادی سرشار بود، گستره ی تخیلات شما هیچ پایان و محدودیتی نداشت و باور داشتید که زندگی دل انگیز و زیباست.
احساس نو و زیبایی که همه ما در بچگی داشته ایم، این بود که همه چیز را خوب میدانستیم، هر روزمان نوید دهنده ی سرگرمی ها و رویدادهای تازه است و اینکه هیچ چیزی شادی مان را نقش بر آب نخواهد کرد. ولی هنگامی که رشد کردیم و به بلوغ رسیدیم، مسئولیت ها، مشکلات، مصائب و گرفتاری ها خود را بر ما تحمیل کردند و ما ناامید شدیم و آنچه که در کودکی به آن باور داشتیم به یکباره ناپدید شد. این یکی از دلایلی است که در بزرگسالی دوست داریم به بچه ها نزدیک باشیم تا دوباره همان احساس دوران بچگی را تجربه کنیم. هرچند اگر برای یک لحظه باشد.
در اینجا باید بگویم، آنچه که زمانی بدان اعتقاد داشتید حقیقت دارد و این نگرش بزرگسالان نا امید به زندگی است که صحیح نیست. معجزه ی زندگی حقیقت دارد و همان اندازه ی بودن شما راستین است و به راستی زندگی میتواند بیش ازآن چیزی شگفت آور باشدکه حتی در دوران کودکی میپنداشتید. حتی هیجان انگیزتر و سرگرم کننده تر از هر انچه که پیش از این دیده اید.
هنگامی که میدانید برای تبدیل به خواسته ها به واقعیت چه کاری باید انجام دهید، آنگاه برای رؤیاهایتان زندگی میکنید.و از چگونگی باورمندی تان به معجزه ی زندگی شگفت زده خواهید شد.
شاید شما پرواز گوزن شمالی را نبینید ولی خواهید دید تمام چیزهایی که همیشه دوست میداشتید در برابر چشمانتان ظاهر میشوند و آنچه که مدتهای طولانی در رؤیاهایتان بوده، به ناگهان رنگ واقعیت میگیرد و به وقوع میپیوندد. شما هیچگاه در نخواهید یافت که چگونه همه چیز به هم گره میخورد تا رویای شما به واقعیت تبدیل شود، چرا که همه چیز به گونه ای نامریی عمل میکند، البته عجیبترین بخش آن نیز هست.
آیا حاضرید تا بار دیگر آن را تجربه کنید و بیازمایید؟ آیا حاضرید همچون دوران کودکی تان هر روزتان سرشار از شگفتی شود؟ برای رویارویی با آن آماده شوید!
ماجراجویی ما از دوهزار سال پیش آغاز میشود، هنگامی که دانش متغیر زندگی در پس متنی مقدس پنهان بود...